در بیت عنوان جناب سعدی خیلی دقیق توضیح دادند که ببین یه سری کارها دو دو تا چهارتا بر نمی‌داره!

وقتی یه جایی یه کسی تو گوشه‌ زندگیت جاش خالی باشه حالا شما هی بگو خب من الان این کار رو کردم برای پیشرفت کشورم، n تا مقاله سابمیت کردم برای اعتلای! رشد علمیمون! فلان جاهارو رفتم برای ارامش جسم و روحم ولی همه‌ی همش داری خودتو گول می‌زنی

باید بگردی، باید بگردی و همون نفری که جا تو زندگیت خالیه پیدا کنی! نشینی خودش بیادا باید بگردی پیداش کنی، باید راه بیفتی پیداش کنی و وقتیم پیداش کردی و به قول جناب سعدی جان درد عشق شد مشکلت حالا دیگه مهندسی فایده نداره باید بری دستشو بگیری بشونیش تو پنج دری خونت و بهش بگی:

بیا حالا دو دقیقه بشین، خسته باش تو هم...


+ الحمدلله