پنج دریها اتاق حال و احوال صاحبخونههان... حرفایی که دارن فکرایی که میکنن کارایی که انجام میدن! مهمانها میان و میرن، قدمشون سر چشم چه اینجا چه هر جایی که مهمان ما میشن اما آخر هر روز ما تو پنج دری میشینیم، دو تا استکان چای میخوریم، حرف میزنیم، رو به روی هم، چشم در چشم هم... من و او